سید محمدحسین سید محمدحسین ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

هدیه ی مهربان ترین

چی شد؟

چی شد؟ این جمله که کاربرد و البته طرفداران زیادی دارد در مواقع زیر توسط محمدحسین به کار برده می شود: - خاموش یا عوض شدن کانال تلویزیون - شنیدن صدای بوق بلند ماشین بغلی - قار و قور کردن شکم مامان وقتی محمد حسین دارد شیر می خورد. - تمام شدن آواز یکی از اقوام به مناسبت تولد سارا جوووونم - آمدن صدای قهوه خردکن در کافی شاپ  - وقتی من طبق معمول با در، دیوار یا یکی از اثاث منزل برخورد می کنم و آهم بلند می شود. - و ...
25 شهريور 1391

سفر لاهیجان

محمدحسین بالای شیطان کوه   سیدعلی پس از تله کابین سواری، توی آلاچیق، روی شیطان کوه پسرا کنار دریا، کیاشهر سیدعلی در کوه بالای هتل در حال کندن ( عشق کندنه مثل پسرعمه زا!) محمدحسین کنار سد منجیل در صورت یافتن قدری وقت، در مورد سفر خواهم نوشت. انشاءالله!   ...
24 شهريور 1391

جوجو

داریم توی روستای حسن جون طالقان راه می ریم. من: محمد حسین! پیشی! محمدحسین: جوجو! من: الاغ! محمدحسین: جوجو! من: هاپو! هاپ هاپ! محمدحسین: جوجو! من: مورچه! محمدحسین: جوجو! من: ببعی! محمدحسین: جوجو! من: ....... محمد حسین سایه ی خودشو رو زمین کشف کرده، نشسته رو پاش، با دستش سایه اش رو نشون می ده: جوجو! جوجو!
17 شهريور 1391
1